ايثارگري يا ايثارخواهي

متن مرتبط با «اهل بيت عصمت و طهارت» در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي نوشته شده است

وديعه گذاري اعمال صالح تا قيامت

  • بسم الله الرحمن الرحیممومنان کارهای نیک و اعمال صالح بسیاری را انجام می دهند، ولی آن چه از نظر آموزه های وحیانی قرآن مهم است، تنها انجام عمل صالح با اخلاص، نیت صالح و تقوا به قصد تقرب الی الله نیست؛ زیرا همه اینها در صحت عمل صالح نقش دارد، ولی آن چه موجب قبولی و به یک معنای دقیق انسان ساز است و ملکات و شاکله شخصیتی و هویتی انسان را می سازد و انسان را در مقام «صبغه الله»(بقره، آیه 128) و «متالّهین» قرار می دهد و خلیفه الله را برایش جعل می کند، عملی است که از «متقین» صادر می شود.(مائده، آیه 27) البته از نظر قرآن، هر عمل صالح می بایست در چارچوب دین و شریعت انجام شود که عقل فطری در نفس مستوی و معتدل و قلب سالم و نقل وحیانی معتبر چون قرآن و سنت و سیره معصومان(ع) آن را کشف می کند. چنین عملی صالح با همه ارزشی که دارد تا زمانی که انسان ساز نباشد و در حقیقت با انسان تا قیامت همراه نشود، مشکلی از انسان را حل نمی کند. از همین رو، لازم است تا انسان هر عمل صالح را به یک معنا تا روز قیامت با خود ببرد که در اصطلاح قرآنی از آن به «جاء بالحسنه» یاد شده است.(انعام، آیه 160؛ نمل، آیه 89؛ قصص، آیه 84) از آن رو، آوردن حسنات با خود تا روز قیامت مهم است که بسیاری از مردم اعمال نیک و حسنات خویش را با اموری چون اذیت، منت و مانند آنها «احباط»(حجرات، آیه 2؛ مائده، آیه 5؛ هود، آیه 16؛ آل عمران، آیه 22؛ محمد، آیات 28 و 32)  یا «ابطال» و باطل می کنند.(بقره، آیه 264) خدا به صراحت می فرمایدیَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ؛ ای مومنان صدقات خودتان را با منت و اذیت ابط, ...ادامه مطلب

  • چارسوي توسل به معصومان(ع)

  • خدا در قرآن از مومنان می خواهد تا وسیله ای را به سوی خدا بجویند: ابتغوا الیه الوسیله.(مائده، آیه 35) آنگاه در آیه 57 سوره مائده بیان می کند که برخی به جای آن که وسیله حقیقی را انتخاب کنند، کسانی چون فرشتگان، جنیان و ارواح را وسیله خویش قرار داده و او را معبود دانسته اند که خود آنان برای رفع نیازهایشان به سوی خدا «وسیله» می جویند که از نظر آنان نزدیک تر به پروردگارشان است؛ زیرا آنان امید به رحمت الهی داشته و از عذاب الهی می ترسند. در حقیقت از نظر قرآن، وسیله ای که انسان می بایست انتخاب کند، می بایست واقعا شایسته وسیله بودن را برای تقرب به خدا داشته باشد؛ بنابراین، اگر کسی بخواهد فرشتگان یا جنیان یا ارواح انسانی را وسیله خویش قرار دهد، راه به خطا و ناکجا آباد برده است؛ زیرا خود این فرشتگان و جنیان و ارواح انسانی می دانند که آنان نمی توانند در جایگاه «وسیله» برای تقرب به خدا باشند. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، وسایل حقیقی که تقرب را موجب می شود افزون بر اعمال عبادی چون نماز به ویژه حالت سجده که برترین حالت تقرب را موجب می شود(علق، آیه 19)، چهارده معصوم(ع) هستند که مظاهر ولایت مطلق الهی هستند و خلافت آنان به طور کامل و مطلق بر همه هستی جاری و ساری است؛ زیرا آنان واقعا حاملان عرش الهی هستند که مسئولیت تدبیر هستی را در مقام مظهریت در ربوبیت به سبب مظهریت در همه اسماء الهی دارا هستند. از همین روست که در همین سوره مائده از ولایت آنان به عنوان اتمام و اکمال نعمت و دین اسلام سخن به میان آورده است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، توسل به معصومان (ع) کارکردهای مهم و اساسی دارد که چهار آن از مهم تر و اساسی تر است. در حقیقت، هر کسی به آنان به عنوان وسایل تقرب الهی بهره می گیرد، می بایست ای, ...ادامه مطلب

  • انتخاب بين بد و بدتر

  • از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان گاه بین دو راهی سخت انتخاب میان خوب و بد یا میان خوب و خوب تر قرار دارد و گاه شرائط سخت تراست؛ زیرا انسان گاه در دو راهی انتخاب میان بد و بدتر قرار می گیرد که انتخابی هر چند دو سر باخت برای انتخاب کننده است؛ اما یکی از انتخاب ها هر چند که عنوان ضد ارزشی «بد» را با خود همراه دارد، اما آن دیگری ضد ارزشی تر است؛ زیرا عنوان «بدتر» را با خود همراه دارد. البته برخی از مردم می گویند: «آب چه از سر گذشت چه یک وجب یا چند وجب»؛  از این روست که گاه وقتی کاری زشت و بدی چون زنا و قتل و مانند آن را انجام می دهند، به جای آن که با توبه و استغفار، به اصلاح امر بد و زشت و نابهنجار خویش بپردازد، غرق در انواع زنا و قتل می شود و به شکلی نوعی نسل کشی را در پیش می گیرد؛ زیرا با این تفکر و نگرش باطل که حتی «ضرب المثل» شده، به جای توبه و اصلاح امر، خود را غرق می کند و بر این باور است که «آب از سرگذشت» پس جایی برای درنگ و تامل و بازگشت نیست و همه پل ها را پشت سرش خراب کرده است. اما از نظر قرآن، تا زمانی که مرگ و حالت احتضار نرسیده، زمان توبه و بازگشت و اصلاح هر کار و امری است که گناه و خطا است؛ بنابراین، بر خلاف ضرب المثل، آب چه از سرگذشت، هنوز زمانی برای توبه واصلاح است؛ و آب وقتی از سر می گذرد که دیگر فرصتی برای یک وجب هم نیست؛ زیرا زمان مرگ و احتضار است که دیگر زمان عمل یا ترک عمل نیست.(انعام، آیه 158) از نظر آموزه های وحیانی قرآن، یکی از انتخاب های سخت و شدیدی که بسیاری مردم بر اساس نگرش باطل، خود را گرفتار آن می کنند، انتخاب میان دنیا و آخرت است؛ زیرا برخی بر این باورند که «سرکه نقد بهتر از حلوای نسیه» است؛ از نظر آنان، دنیا هر چند که سرکه است، ولی نقد است،, ...ادامه مطلب

  • شکر و استغفار در بلايا

  • از نظر آموزه های وحیانی قرآن، از سنت های الهی حاکم بر جان و جامعه انسانی، سنت ابتلاء و فتنه است.(انبیاء، آیه 35؛ عنکبوت، آیات 2 و 3) بر اساس این سنت الهی، هر انسان و امتی خواه و ناخواه گرفتار انواع و اقسام ابتلائات و فتنه ها می شوند که شامل شرور و خیرات است.(انبیاء، آیه 35) البته شرور بیش تر از خیرات است و مصبیت های که انسان چیزی از دست می دهد و با کمبود و نقصی در جان و مال مواجه می شود بیش تر از خیراتی از مال و فرزند به او می رسد که بدان ابتلا می شود.(همان؛ بقره، آیات 155 تا 157) از نظر قرآن، انسان در شرایط ابتلا ممکن است واکنش های هیجانی انجام دهد که نادرست و بیهوده است؛ برخی هنگامی که با ابتلا به خیری هم چون مال و فرزند مواجه می شوند، فرحناک شده و به شادی افراطی اقدام می کنند؛ چنان که هنگام ابتلا به شرور آنان را به اندوه می افکند و حزین می شوند تا جایی که گویی دنیا به آخر رسیده و تمام کشتی هایش غرق شده است. از نظر قرآن هر دو نوع کنش و واکنش نادرست است؛ زیرا هر چیزی از خیر و شر بر اساس تقدیر الهی در طول سال یا عمر به او می رسد، چیزی نیست که انسان را به حزن یا فرح اندازد(حدید، آیات 22 و 23)، بلکه انسان می بایست در این موارد «صبر» پیشه کند و بر مصیبت های خوب و بد ابتلایی الهی صبر پیشه گیرد و در مقام صابرین بدون جزع و فزع و حزن و فرح، اقداماتی انجام دهد که به نظر شگفت انگیز است؛ زیرا بر اساس آموزه های الهی قرآن، انسان در هر حال می بایست «الحمدلله رب العالمین» بگوید و به این نکته توجه داشته باشد که همه ملک الهی هستند و خدا مالک است و در ملک خویش هر تصرفی کند، بر اساس حکمت و اهداف کمالی است.(بقره، آیات 155 تا 157) البته انسان برای آن که هماره خود را تحت مغفرت الهی قرار دهد و از , ...ادامه مطلب

  • کور به خورشيد

  • شاید مفیدترین و دسترس ترین چیز در عالم که مغفول همگان است، خورشید باشد. باید درباره خورشید گفت: خورشید را یک عمر کم تر دیده بودم از بس که او را در برابر دیده بودم. بسیاری مردم به داشته هایی خویش بی اعتنا هستند تا جایی که مرغ همسایه همیشه غاز است. از این روست که حسرت داشته های دیگران را دارند و از داشته های بسیار خویش غافل است؛ البته هماره «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.» ما انسان ها تا وقتی چیزی را از دست نداده باشیم، قدر و ارزش آن را نمی دانیم و نمی شناسیم اما وقتی از دست بدهیم تازه متوجه ارزشمندی از دست داده ها شده و بر از دست داشتن آن اندوهگین می شویم و در رثای آن مرثیه سرایی می کنیم. شاید شما از کسانی باشید که عزیزی را دست داده باشید که امروز در حسرت آن اندوهگین؛ ولی پرسش این است که چرا نمی خواهیم به دور و برخویش نگاه کنیم و بر داشته های خویش ارج و ارزش گذاریم. بسیاری از مردم در روز قیامت وقتی با این واقعیت رو به رو می شوند که هر که هرچه دارد از دنیا با خودش آورده است، افسوس می خورند که چرا کوتاهی و تفریط کرده و وقت به بیهودگی گذرانده و چیزی برای آخرت نیاورده اند.(انعام، آیه 31) شگفت این که اهل علم و علمای ربانی در میان اهل و خویشان خویش غریب هستند و کسی قدر و منزلت آنان نداند و نشناسد؛ اما وقتی پرده کنار رفت، به این فکر می افتند که خدا آنان را برگرداند تا از آنان به عنوان رسولان الهی پیروی کنند.(ابراهیم، آیه 44) بسیاری از مردم در دام ظاهر امر می افتند و داوری و قضاوت خویش را براساس آن قرار می دهند؛ این افراد به ویژه همسران و فرزندان و خویشان می گویند: وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَ, ...ادامه مطلب

  • معيار رد و قبول مقلدان

  • برخی از مردم به ظاهر اهل تعقل و عقلانیت و نیز تفکر و علم هستند، ولی وقتی در افکار و رفتار آنان تامل و دقت نظر می شود، معلوم می شود که نه تنها این گونه نیستند، بلکه در افکار و رفتار تابع ظنون غیر معتبر و تقلید کورکورانه غیر عقلانی هستند. این مردم وقتی در برابر حقیقتی قرار می گیرند که یا سابقه ندارد یا شناختی نسبت به آن ندارد، معیار مخالفت و موافقت خویش نه بر عقل و علم بلکه تقلید محض می گذارند. از این روست که در معیار موافقت آنان نسبت به چیزی این است:إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ؛ ما پدران خود را بر آیینى یافتیم، و ما هم با پى گیرى از آنان راه یافتگانیم.(زخرف، آیه 22) از نظر قرآن، این سنت مقلدان نادان نابخرد است که هماره برای بیان علت موافقت می گویند: إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ؛ ما پدران خود را بر آیینى و راهى یافته‏ ایم و ما از پى ایشان راهسپاریم و بدان اقتدا می کنیم.(زخرف، آیه 23) خدا می فرماید: أَوَلَوْ کَانَ آبَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئًا وَلَا یَهْتَدُونَ؛ آیا هر چند پدرانشان چیزى نمى‏ دانسته و هدایت نیافته بودند، باز همان راه را می روید؟!(مائده، آیه 104) یا می فرماید: أَوَلَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آبَاءَکُمْ؛ هر چند هدایت کننده‏ تر از آنچه پدران خود را بر آن یافته‏ اید براى شما بیاورم؟!(زخرف، آیه 24) مقلدان همان طوری که در موافقت چیزی معیار را سابقه و سنت نیاکان قرار می دهند، هم چنین در مخالفت با چیزی همین را مبنا قرار می دهند و کاری به عقل و علم ندارند، از این روست که می گویند: مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأَوَّلِینَ؛ ما در میان پ, ...ادامه مطلب

  • خودپرستي به جاي خداپرستي

  • انسان ها به دو دسته اصلی تقسیم می شوند، آنان که خدا پرست هستند و آنانی که خودپرست هستند. ممکن است گفته شود، برخی از مردم بت پرست هستند؛ باید گفت که ریشه بت پرستی همان خودپرستی است؛ زیرا کسی که خودپرست است، همان طوری که هواهای نفسانی خودش را می پرست و آن را «الهه» و معبود گرفته است، گاه برای رضایت هواهای نفس خویش است که بت پرستی می کند؛ زیرا خدایی را می خواهد که به او نگویید چه بکن چه نکن، بلکه می , ...ادامه مطلب

  • يکتايي خواب و مرگ

  • پیامبر خدا صلى الله علیه و آله می فرماید: النَّومُ أخُو المَوتِ ، و لا یَموتُ أهلُ الجَنَّةِ ؛ خوابْ برادر مرگ است، و بهشتیان نمى میرند.(کنز العمّال ، الهندی، شماره حدیث 39321) در این روایت به این نکته توجه داده شده که خواب و مرگ از نظر حقیقت، یکسان بوده و خاستگاه و ریشه آن دو یکی است؛ از همین روست که از عنوان «اخ» به معنای برداری برای بیان یکسانی آنها استفاده شده است. واژه «اخوت» در این نوع عبارت, ...ادامه مطلب

  • دانلود رايگان کتاب اوج در لاهوت

  •  شیخ محمد اوجی از قدیمی‌ترین فعّالان عرصه تبلیغ در آلمان و هلند و برخی دیگر از مناطق اروپا بودند که عمر خود را برای ترویج فرهنگ قرآن و اهل البیت علیهم السّلام وقف نموده و حتّی در چند سال اخیر که کمی , ...ادامه مطلب

  • حجيت ظاهر و باطن قرآن

  • حجیت ظاهر و باطن قرآن خلیل منصوری از نظر قرآن، ظاهر قرآن حجت است؛ یعنی همان چیزی که عرف به فهم عرفی از لغت و زبان عربی می فهمد، همان حجت است و می توان به آن استناد کرد؛ زیرا قرآن عربی مبین است. اما انسان نباید به همین ظاهر بسنده کند؛ زیرا اگر همین ظاهر مبین به تنهایی تمام حقیقت مفاهیم قرآنی باشد، دیگر معنا نداشت تا خدا پیامبر(ص) را مامور به تبیین کند و بفرماید: وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ؛ و این قرآن و ذکر را به سوى تو فرود آوردیم تا براى مردم آنچه را به سوى ایشان نازل شده است توضیح دهى و امید که آنان بیندیشند.(نحل، آیه 44) این بدان معناست که قرآن، مراتبی دارد که دور از دسترس فهم عادی است و نمی توان تنها به ظاهر آن بسنده کرد. این گونه است که درباره بطون قرآن روایات بسیاری وارد شده است. این بطون قرآن نیز جزیی از حقیقت قرآن مبین است که دور از دسترس مردم است و نیازمند تبیین گری پیامبر(ص) و معصومان(ع) است. خدا در قرآن درباره دو سطح متفاوت آن می فرماید: إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ. وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ؛ ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم باشد که بیندیشید؛ و همانا که آن در کتاب اصلى [=لوح محفوظ] ب, ...ادامه مطلب

  • حکومت امام زمان(عج) در غيب

  • حکومت امام زمان(عج) در غیب خلیل منصوری از نظر آموزه های وحیانی قرآن، در زمین هماره خلیفه کامل الهی مستقر است و زمانی که خلیفه الهی از زمین برود، قیامت می شود. این بدان معناست که امروز امام زمان(عج) خلیفه الهی بر زمین است. هم چنین از نظر آموزه های قرآنی، حکومتی مشروعیتی اسلامی می یابد که تحت ولایت خلیفه الهی قرار داشته باشد. بر این اساس، هر حکومتی دیگر، غاصب و باطل است و از مصادیق طاغوت شمرده می شود؛ زیرا امر میان دو چیز می گردد: ولایت الله و ولایت طاغوت. پس وقتی ولایت الله نباشد ولایت طاغوت خواهد بود.(بقره، آیات 256 و 257) در زمان غیب معصوم(ع) ولایت مشروعیت می یابد که ولیّ و حاکم آن، دارای ویژگی های عمومی مرجعیت باشد که عبارت است: فَأمّا مَن کانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدینِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِیعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن یُقَلِّدُوهُ ؛ پس اما از فقیهان کسی که از نفس خویش صیانت و از دین خویش حفاظت کرده و مخالف هواهای نفسانی و مطیع اوامر مولا و خدایش باشد، پس بر عوام است که از ایشان تقلید کنند.(الاحتجاج ، طبرسی، ج 2، ص 510، حدیث 337) امروز هر کاری از سوی رهبری و نائب امام زمان(عج) انجام می شود، در حقیقت تحت رهبری و حکومت امام زمان(عج) است. البته کارهایی که درست و در چارچوب شریعت انجام می شود و پیروزی های میدانی و, ...ادامه مطلب

  • مفهوم قرآني مصيبت

  • مفهوم قرآنی مصیبت خلیل منصوری واژه مصیبت در فارسی به معنی بلا و گرفتاری مانند مرگ و جنگ به کار می‌رود. این واژه در زبان عربی از واژه صوب گرفته شده‌است. اصاب در عربی به معنی برخورد و رسیدن به چیزی است. اصابت در فارسی به همین معنی به کار رفته است. در فرهنگ قرآنی مصیبت شامل هر چیزی است که به انسان اصابت می کند و می رسد. از این رو شامل خیر و شر می شود. این مطلب را می توان از آیات 22 و 23 سوره حدید به دست آورد؛ زیرا خدا می فرماید : مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَ?لِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ. لِّکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى? مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛ هیچ مصیبت در زمین و در وجودتان به شما نمی رسد، مگر پیش از آنکه آن را به وجود آوردیم در کتابی [ چون لوح محفوظ ] ثبت است ، بی تردید این [ تقدیر حوادث و فرمان قطعی به پدید آمدنش ] بر خدا آسان است. تا بر آنچه از دست شما رفت ، تأسف نخورید ، و بر آنچه به شما عطا کرده است ، شادمان و دلخوش نشوید ، و خدا هیچ خیال باف گردنکش خودستا را [ که به نعمت ها مغرور شده است ] دوست ندارد. در این آیات مصیبت شامل گرفته ها و داده های الهی شده است. بنابراین مصیبت تنها بد, ...ادامه مطلب

  • انواع شکر از خدا

  • انواع شکر از خدا خلیل منصوری در آموزه های قرآنی یکی از مهم ترین وظایف و تکالیف مومن، شکرگزاری به ویژه نسبت به پروردگار و نعمت های او دانسته شده است. این شکر گزاری می تواند قلبی، زبانی و عملی باشد. مراد از شکر قلبی آن است که نعمت الهی را قدر بداند و نسبت به آن احساس تشکر داشته باشد و مدعی این معنا نباشد که وظیفه خدا بوده است که به او چیزی بدهد و خود را طلبکار بداند. شکر زبانی به بیان نعمت هایی است که خدا به او ارزانی داشته است و خدا را به زبان شکر گوید و حتی نماز شکر و یا سجده شکر به جا آورد. بیان نعمت های الهی به خود حتی به دیگران می تواند مصداق این نوع تشکر زبانی از خدا باشد. خدا می فرماید: وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ؛ و از نعمت پروردگار خویش با مردم سخن گوى.(ضحی، آیه 11) مهم ترین نعمتی که خدا به انسان داده است،نعمت وجود است که او را از عدم به وجود رسانیده است و موجود کرده است. افزون بر آن نعمت اسلام و ایمان است که خدا دل انسان را به نور ایمان و اسلام روشن کرده است. بنابراین، باید شاکر خدا بود و بر خدا و رسول الله منت نگذاشت که اسلام و ایمان آورده اید؛ خدا می فرماید: یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِی, ...ادامه مطلب

  • عقل نوري و رحمت جهاني

  • عقل نوری و رحمت جهانی خلیل منصوری خدای رحمان، بر اساس مهندسی رحمت، هستی را ایجاد کرد و به همه موجودات بر اساس ظرفیت آنها عطایایی را بخشید. در میان موجودات انسان به عنوان اشرف و اکرم آفریده های الهی مورد عنایات ویژه خدا قرار گرفت؛ زیرا در میان انسان ها، حقیقت محمدی است که به عنوان نخستین ظهور اسمای الهی، مظهر تمام و کمال نور مطلق الهی است(نور، آیه 35)؛ چنان که خود آن حضرت(ص) می فرماید: اول ما خلق الله نوری؛ اولین چیزی که خدا آفریده است، نور من است. این نور همان عقل کلی و مطلق است که هستی را به حکمت مدیریت می کند. از این روست که وقتی بیان می شود: اول ما خلق الله العقل؛ اولین چیزی که خدا آفریده است، عقل است، مراد آن است که همان نوری که اولین خلقت است همان عقل است. از همین روست که در روایات از جمله روایات مجلد اول اصول کافی که درباره عقل و جهل است، به این نکته اشاره می شود که دین و اخلاق یعنی حیا، هماره با عقل است و از آن جدایی ندارد. این بدان معنا خواهد بود که اخلاق و دین داری ریشه در عقلانیت نوری پیامبر(ص) دارد که مظهر رحمت برای جهانیان است(انبیاء، آیه 107)؛ زیرا خدای رحمان از دریچه اسباب فیض محمدی(ص) به جهان رحمت از جمله وجود را ارزانی داشته است. از همین روست که پیامبر(ص) رحمت برای جهانیان است و همه هستی به ویژه انسان و جن از رحمت واسع ا, ...ادامه مطلب

  • فرار به سوي خدا

  • فرار به سوی خدا خلیل منصوری انسان از چه چیزی باید به سوی خدا بگریزد؟ از آیه 50 سوره ذاریات به دست می آید که از همه چیز باید گریخت؛ زیرا می فرماید: ففروا الی الله؛ پس به سوی خدا بگریزید! جهت گریز و مقصد و مقصود گریز و فرار را گفته است، اما از چه باید بگریزیم را نفرموده است تا معلوم دارد که گریز باید از همه چیز باشد. از جمله چیزهایی که انسان باید از آن بگریزد، همان انانیت و منیت است که باید از آن رها شود که تعلق سنگین و وزر و وبالی بزرگ و عظیم است. در روایت است که منیت انسان به سبب همان حدودی که ماهیت ساز است، او را از وجود که حقیقت خدا است دور می سازد. این ماهیت ها که هم چون شبکه ها عمل می کنند، نور مطلق وجود را از روزنه های محدود خویش بر می تابانند و حتی به آن شکل و شمایل و رنگ و جمال می بخشند. هر چند که ما از جهان جز همین شبکه ها و به تعبیر فلسفی ماهیات و به تعبیر قرآنی آیات و تمثیل عرفانی آینه ها چیزی را نمی بینیم و از ظاهر به باطن و از ملک به ملکوت نمی رویم، به طور طبیعی عنصر وجود که همه این ماهیات بدان اصالت و موجودیت یافته اند را نمی بینیم و این گونه است که سرگرم ماهیات با حدود و مرزهای محدود آن می شویم؛ زیرا هر ماهیتی با محدودیت سازی است که می تواند خودی نشان دهد و خود را از دیگری باز شناسد و هویت سازی مستقلی داشته باشد. در انسا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها