شناخت خداي ناديدني

ساخت وبلاگ

از نظر قرآن، خدا موجودی نادیدنی است و آن چه ما از خدا درک می کنیم به بصیرت عقلانی و برهانی است. خداوند می فرماید: لَا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ ؛ چشمها او را درنمى‏ یابند و اوست که دیدگان را درمى‏ یابد و او لطیف آگاه است به راستى رهنمودهایى از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر که به دیده بصیرت بنگرد به سود خود او و هر کس از سر بصیرت ننگرد به زیان خود اوست و من بر شما نگهبان نیستم.(انعام، آیات 103 و 104)

این خدای نادیدنی، تجلیاتی دارد که از آن به الله یاد می شود که همه هستی را به نورش روشن کرده است:الله نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض.(نور، آیه 35) آن چه ما می بینیم خورشید و آن جرم اصلی نیست، بلکه آفتاب است که تابش آن جرم است. از این روست که حضرت امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: کُلُّ مَعْرُوفٍ بِنَفْسِهِ مَصْنُوعٌ؛ هر شناخته شده ای دلیل بر آن است که مصنوع است نه صانع.(نهج البلاغه، خطبه 186) پس ما هر چه می بینیم و می شناسیم، آیتی از آیات خداوندی است نه خدا.

از سوی دیگر، این خدای حقیقی را نمی شود شهود کرد، بلکه تنها چیزی که مشهود است همان فعل و فیض اوست که همان آیات الهی است. خدا حقیقی خارجیت دارد، اما به دور از شهود ماست؛ چون خارجیت، عین ذات اوست. چیزی که خارجیت عین ذات اوست به ذهن نمی‌آید. از آن جایی که ما نمی‌توانیم به خارج برویم، تا مشهود ما باشد؛ زیرا او بسیط و نامتناهی است. پس با هیچ گوشه ای از خدا نمی‌توانیم تماس بگیریم، چرا که بسیط است و جزئیت ندارد تا گوشه داشته باشد. از سوی همه اش را با تمام بساطت نمی‌توانیم مشاهده کنیم، چون همه‌اش نامتناهی است و متناهی نمی تواند احاطه به نامتناهی پیدا کند. پس شهود خدا معنا ندارد، بلکه تنها شهود فعل خدا است که برای آدمی شدنی است

البته انسان از راه برهانی عقلی می تواند به خداوند علم پیدا کند و همین مقدار نیز وظیفه و تکلیف ما از شناخت نسبت به خدا است. به سخن دیگر، از راه برهان و علم حصولی می توان خدایی را شناخت که صفاتش در قرآن بیان شده است. پس نه تعطیل است که صفات خدا غیر قابل شناخت به علم حصولی باشد، و نه تشبیه است که بگوییم صفات خدا عین صفات انسانی است؛ بلکه تنزیه است یعنی صفات خدا را که در خودمان است می شناسیم ولی نواقص را از آن بر می داریم و می گوییم: علیم لا جهل له؛ قادر لا عجز له، معط لا بخل له و مانند آن ها.


ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 110 تاريخ : يکشنبه 15 مرداد 1396 ساعت: 5:30