ايثارگري يا ايثارخواهي

ساخت وبلاگ
دسته بندی موضوعی یادداشتها   آمار و اطلاعات بازدید امروز :3 بازدید دیروز :143کل بازدید :1998227تعداد کل یاداشته ها : 1984 102/6/2 12:38 ص ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 66 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1402 ساعت: 3:15

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، موت همانند حیات از مخلوقات الهی است.(ملک، آیه 2) پس وجود دو حالت دارد که شامل موت و حیات است. بنابراین، موت و مرگ به معنای عدم وجود نیست، بلکه به معنای «عدم حیات» است؛ زیرا حقیقت حیات، ظهور وجود در مراتب تنزلات نوری و تجلیات آن در نشئات و عوالم هستی است؛ و موت نیز چیزی جز رفتن ظهور به بطون نیست؛ پس این گونه نیست که موجود در هنگامه موت که حیات خویش را از دست می دهد، از وجود به عدم رفته باشد؛ بلکه از ظهور به بطون رفته است. به سخن دیگر، انوار الهی در عوالم و نشئات دارای تجلیاتی است که مرتبه ظهور «مُلکی» آن در هر نشئه و عالمی، حیات نام دارد، و انتقال از ظهور به بطون یا همان انتقال از نشئه ملک به ملکوتی از ملکوت های نشئات عالم، به معنای موت است. به عنوان نمونه انتقال ظهور ملکی انسان از عالم دنیا به بطون عالم ملک که همان ملکوت برزخ است، مرگ و موت نامیده می شود؛ هم چنین انتقال از نشئه برزخ به عالم قیامت در مرحله ای نوعی انتقال از ملک برزخ به ملکوت عالی تر است که آن نیز بازگشت به بطون است. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، این موت یعنی انتقال از نشئه ای به نشئه ای و از ظهوری به بطونی بیش تر از دو «موت» نیست که به دنبال آن دو «احیاء» خواهد بود(غافر، آیه 11)؛ یعنی به دنبال اماته ای در عالم دنیا، احیایی در عالم برزخ به شکلی دیگر ایجاد می شود و چیزهایی که اینجا ظهور داشت به بطون رفته و چیزهایی دیگر به ظهور می رسد؛ سپس در عالم برزخ نیز اماته ای خواهد بود و بطونی انجام می شود و دوباره احیایی می شود و ظهوری دیگر در قیامت رخ می دهد. پس از آن دیگر نیازی به انتقال از نشئه ای به نشئه ای دیگر نیست؛ زیرا تکامل در آخرت به شکلی دیگر است که دیگر نیازی به انتقال به موت نیس ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1402 ساعت: 3:15

بسم الله الرحمن الرحیممومنان کارهای نیک و اعمال صالح بسیاری را انجام می دهند، ولی آن چه از نظر آموزه های وحیانی قرآن مهم است، تنها انجام عمل صالح با اخلاص، نیت صالح و تقوا به قصد تقرب الی الله نیست؛ زیرا همه اینها در صحت عمل صالح نقش دارد، ولی آن چه موجب قبولی و به یک معنای دقیق انسان ساز است و ملکات و شاکله شخصیتی و هویتی انسان را می سازد و انسان را در مقام «صبغه الله»(بقره، آیه 128) و «متالّهین» قرار می دهد و خلیفه الله را برایش جعل می کند، عملی است که از «متقین» صادر می شود.(مائده، آیه 27) البته از نظر قرآن، هر عمل صالح می بایست در چارچوب دین و شریعت انجام شود که عقل فطری در نفس مستوی و معتدل و قلب سالم و نقل وحیانی معتبر چون قرآن و سنت و سیره معصومان(ع) آن را کشف می کند. چنین عملی صالح با همه ارزشی که دارد تا زمانی که انسان ساز نباشد و در حقیقت با انسان تا قیامت همراه نشود، مشکلی از انسان را حل نمی کند. از همین رو، لازم است تا انسان هر عمل صالح را به یک معنا تا روز قیامت با خود ببرد که در اصطلاح قرآنی از آن به «جاء بالحسنه» یاد شده است.(انعام، آیه 160؛ نمل، آیه 89؛ قصص، آیه 84) از آن رو، آوردن حسنات با خود تا روز قیامت مهم است که بسیاری از مردم اعمال نیک و حسنات خویش را با اموری چون اذیت، منت و مانند آنها «احباط»(حجرات، آیه 2؛ مائده، آیه 5؛ هود، آیه 16؛ آل عمران، آیه 22؛ محمد، آیات 28 و 32)  یا «ابطال» و باطل می کنند.(بقره، آیه 264) خدا به صراحت می فرمایدیَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَى کَالَّذِی یُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ؛ ای مومنان صدقات خودتان را با منت و اذیت ابط ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 46 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 16:21

بسم الله الرحمن الرحیماز نظر آموزه های وحیانی قرآن، در امور مهم اساسی امت، احکام صادره از سوی رهبری فصل الخطاب است. بنابراین، اگر رهبری با امت مشورت می کند، در نهایت این رهبری است که تصمیم نهایی را گرفته و با عزم بر عمل و توکل بر خدا کارش را انجام می دهد. از نظر قرآن، مرجعیت در تنازعات اجتماعی با رهبری است؛ زیرا رهبری معصوم(ع) با اتصال به خدا از عالم غیب آگاهی داشته و احاطه علمی دارد، و اما رهبری غیر معصوم در عصر غیبت با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام از قرآن و سنت و سیره اهل بیت(ع) احکام نهایی را صادر می کند تا از هر گونه هرج و مرج سیاسی و اجتماعی جلوگیری کند؛ زیرا بدون حکم نهایی و فصل الخطاب، هیچ امری به غایت نمی رسد. خدا در قرآن بیان می کند حکومت و دولت را به کسانی سپرده که دارای حکمت علمی و عملی و فصل الخطاب هستند. خدا درباره حضرت داود(ع) می فرماید: و شددنا ملکه و آتیناه الحکمه و فصل الخطاب؛ ملک و حکومتش را استوار ساختیم و به او حکمت و منصب داوری و قضاوت دادیم تا سخنش فصل الخطاب و حکم نهایی باشد.(ص، آیه 20) هر چند که فصل الخطاب در قضاوت و داوری میان افراد خودش را نشان می دهد، اما در مسائل اجتماعی – سیاسی نیاز است که پس از مشورت «عزم» کرد و حکم نهایی را صادر کرد و امت را به سمت و سویی هدایت کرد. این امر در میدان جهاد نیز خودنمایی می کند؛ زیرا فرماندهی لازم است تا حکم را بر حمله یا عقب نشینی و مانند آنها صادر کند یا در باره امور جنگی سخنش «فصل الخطاب» باشد. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همان گونه که پیامبر(ص) در مقام حکومت قضایی یا سیاسی و اجتماعی یا فرماندهی نظامی یا فرماندهی اقتصادی حکم و فرمانی را صادر کرد، دیگران اختیاری نخواهند داشت؛ زیرا با فرمان رهبری دیگر جایی برا ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 18 مرداد 1402 ساعت: 16:21

بسم الله الرحمن الرحیم ضرب المثل فارسی می گوید: چاه مکن بهر کسی / اول خودت بعدا کسی. هم چنین گفته می شود: چاه کن همیشه ته چاه است. البته غیر از این نیز می توان ضرب المثل هایی عبرت آموز دیگری را یافت که همگی آنها همین مفهوم را به مخاطب منتقل می کند و هشدار می دهد دام گذاری برای دیگران و بدی در حق آنان، پیش از آن که به دیگران ضرر و خسران وارد کند، به خود بدکار ضرر و زیان می رساند؛ زیرا خردمندان و عاقلان به تجربه یافته اند که «حسود هرگز نیاسود» و «دیگرآزاری چیزی جز خودآزاری نیست.» بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، یکی از سنت های الهی حاکم بر روابط اجتماعی آن است که «مکر بد خود مکار را در «محاق» می برد.» پس کسی که مکر و نیرنگ بد و زشت می زند تا کسی را در دام مکر خویش گرفتار آرد، چنان خود در دام خویش گرفتار می آید که راهی برای رهایی نمی یابد؛ زیرا چنین رفتاری زشت، همانند تنیدن تارها به دور خویش است، چنان که کرم ابریشم تار بر دور خویش می تند و در آن گرفتار می آید. البته کرم ابریشم برای فرآیند دگردیسی و تبدیل از حالت کرم به حالت پروانه ناچار است تا خود را در پیله خویش مدتی نهان سازد تا از گزند آسیب در امان نگه دارد، اما مکار به توهم گزند به دیگران دام مکر خویش را می تند، ولی خود در آن گرفتار می آید؛ خدا به صراحت در بیان روشنی به سنت الهی حاکم بر روابط اجتماعی اشاره می کند و می فرماید برخی از مردم مدعی دروغین هستند و می گویند اگر شرایط مناسبی داشتند بهتر از همگان عمل می کردند؛ مثلا می گویند اگر پیامبری انذاردهنده از قوم خویش داشتند، به سخنان او گوش داده و حرف شنوی داشتند و بهتر از دیگران در طریق هدایت قرار می گرفتند؛ اما وقتی چنین شرایطی فراهم می آید، به سبب «تکبر» باطنی و استکبار ظاهری ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 47 تاريخ : جمعه 6 مرداد 1402 ساعت: 20:21

واژگان قرآنی را می بایست در چارچوب «تنزلات» فهم کرد؛ به این معنا که هر واژه ای گویی در عوالم و نشئات گوناگون ظهوری یا ظهوراتی دارد. پس همان طوری که کلمات وجودی تکوینی، از عالم امر تا خلق دارای تنزلات و ظهوراتی است، باید درباره کلمات قرآنی نیز چنین تصوری را داشت و گفت: «صورتی در زیر دارد آن چه در بالاستی.»از آن جایی که عوالم کلمات تکوینی دارای هفت آسمان اصلی و هفت زمین اصلی مثل آسمان هایش است که امر الهی در آن تنزل می یابد(طلاق، آیه 12)، هم چنین در عالم کلمات تدوینی قرآن نیز چنین شرایطی تحقق یافته است که از آن به بطون هفتگانه یاد می شود؛ زیرا کلمات الهی(لقمان، آیه 27) خواه در عالم تکوین مانند کلمه وجودی حضرت عیسی(نساء، آیه 171) و خواه در عالم تدوین تنزلاتی را دارد که باطن آن مکنون است که هر کسی نمی تواند به آن دسترسی داشته باشد.(واقعه، آیات 77 تا 80) هر کلمه تکوینی همانند شجره ای می تواند اصل و فرع داشته باشد؛ مانند شجره و درختواره نسلی که از آدم و حوا آغاز می شود و اقوام و قبایل و عشیره از آن پدید می آید. برخی کلمات تکوینی دارای شاخ و فرع بیش تر و برخی کم تر است؛ هم چنین کلمات تدوینی این گونه است. به نظر می رسد که برای فهم حقایق قرآنی افزون بر «محکمات» که «ام الکتاب» و اصل و ریشه است، می بایست به «متشابهات» قرآنی نیز اهتمام ورزید و با اتصال فروع از برگ و میوه و شاخه به تنه و ریشه، به باطن بلکه بطون کلمات دست یافت و با ارجاع آنها به محکمات ام الکتاب، حقایقی را به دست آورد که راهی دیگر برای آن نیست؛ زیرا هر چیزی در هستی دارای هدفی حکیمانه «مقدر» است که باید «قدر» آن را شناخت. در حقیقت سنت های الهی حاکم در عالم تکوین هم چنین در عالم تدوین نیز کشیده شده و استمرار دارد. پس همان طو ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 129 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1402 ساعت: 19:07

خدا در قرآن از مومنان می خواهد تا وسیله ای را به سوی خدا بجویند: ابتغوا الیه الوسیله.(مائده، آیه 35) آنگاه در آیه 57 سوره مائده بیان می کند که برخی به جای آن که وسیله حقیقی را انتخاب کنند، کسانی چون فرشتگان، جنیان و ارواح را وسیله خویش قرار داده و او را معبود دانسته اند که خود آنان برای رفع نیازهایشان به سوی خدا «وسیله» می جویند که از نظر آنان نزدیک تر به پروردگارشان است؛ زیرا آنان امید به رحمت الهی داشته و از عذاب الهی می ترسند. در حقیقت از نظر قرآن، وسیله ای که انسان می بایست انتخاب کند، می بایست واقعا شایسته وسیله بودن را برای تقرب به خدا داشته باشد؛ بنابراین، اگر کسی بخواهد فرشتگان یا جنیان یا ارواح انسانی را وسیله خویش قرار دهد، راه به خطا و ناکجا آباد برده است؛ زیرا خود این فرشتگان و جنیان و ارواح انسانی می دانند که آنان نمی توانند در جایگاه «وسیله» برای تقرب به خدا باشند. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، وسایل حقیقی که تقرب را موجب می شود افزون بر اعمال عبادی چون نماز به ویژه حالت سجده که برترین حالت تقرب را موجب می شود(علق، آیه 19)، چهارده معصوم(ع) هستند که مظاهر ولایت مطلق الهی هستند و خلافت آنان به طور کامل و مطلق بر همه هستی جاری و ساری است؛ زیرا آنان واقعا حاملان عرش الهی هستند که مسئولیت تدبیر هستی را در مقام مظهریت در ربوبیت به سبب مظهریت در همه اسماء الهی دارا هستند. از همین روست که در همین سوره مائده از ولایت آنان به عنوان اتمام و اکمال نعمت و دین اسلام سخن به میان آورده است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، توسل به معصومان (ع) کارکردهای مهم و اساسی دارد که چهار آن از مهم تر و اساسی تر است. در حقیقت، هر کسی به آنان به عنوان وسایل تقرب الهی بهره می گیرد، می بایست ای ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 3:31

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان گاه بین دو راهی سخت انتخاب میان خوب و بد یا میان خوب و خوب تر قرار دارد و گاه شرائط سخت تراست؛ زیرا انسان گاه در دو راهی انتخاب میان بد و بدتر قرار می گیرد که انتخابی هر چند دو سر باخت برای انتخاب کننده است؛ اما یکی از انتخاب ها هر چند که عنوان ضد ارزشی «بد» را با خود همراه دارد، اما آن دیگری ضد ارزشی تر است؛ زیرا عنوان «بدتر» را با خود همراه دارد. البته برخی از مردم می گویند: «آب چه از سر گذشت چه یک وجب یا چند وجب»؛  از این روست که گاه وقتی کاری زشت و بدی چون زنا و قتل و مانند آن را انجام می دهند، به جای آن که با توبه و استغفار، به اصلاح امر بد و زشت و نابهنجار خویش بپردازد، غرق در انواع زنا و قتل می شود و به شکلی نوعی نسل کشی را در پیش می گیرد؛ زیرا با این تفکر و نگرش باطل که حتی «ضرب المثل» شده، به جای توبه و اصلاح امر، خود را غرق می کند و بر این باور است که «آب از سرگذشت» پس جایی برای درنگ و تامل و بازگشت نیست و همه پل ها را پشت سرش خراب کرده است. اما از نظر قرآن، تا زمانی که مرگ و حالت احتضار نرسیده، زمان توبه و بازگشت و اصلاح هر کار و امری است که گناه و خطا است؛ بنابراین، بر خلاف ضرب المثل، آب چه از سرگذشت، هنوز زمانی برای توبه واصلاح است؛ و آب وقتی از سر می گذرد که دیگر فرصتی برای یک وجب هم نیست؛ زیرا زمان مرگ و احتضار است که دیگر زمان عمل یا ترک عمل نیست.(انعام، آیه 158) از نظر آموزه های وحیانی قرآن، یکی از انتخاب های سخت و شدیدی که بسیاری مردم بر اساس نگرش باطل، خود را گرفتار آن می کنند، انتخاب میان دنیا و آخرت است؛ زیرا برخی بر این باورند که «سرکه نقد بهتر از حلوای نسیه» است؛ از نظر آنان، دنیا هر چند که سرکه است، ولی نقد است، ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 3:31

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، از سنت های الهی حاکم بر جان و جامعه انسانی، سنت ابتلاء و فتنه است.(انبیاء، آیه 35؛ عنکبوت، آیات 2 و 3) بر اساس این سنت الهی، هر انسان و امتی خواه و ناخواه گرفتار انواع و اقسام ابتلائات و فتنه ها می شوند که شامل شرور و خیرات است.(انبیاء، آیه 35) البته شرور بیش تر از خیرات است و مصبیت های که انسان چیزی از دست می دهد و با کمبود و نقصی در جان و مال مواجه می شود بیش تر از خیراتی از مال و فرزند به او می رسد که بدان ابتلا می شود.(همان؛ بقره، آیات 155 تا 157) از نظر قرآن، انسان در شرایط ابتلا ممکن است واکنش های هیجانی انجام دهد که نادرست و بیهوده است؛ برخی هنگامی که با ابتلا به خیری هم چون مال و فرزند مواجه می شوند، فرحناک شده و به شادی افراطی اقدام می کنند؛ چنان که هنگام ابتلا به شرور آنان را به اندوه می افکند و حزین می شوند تا جایی که گویی دنیا به آخر رسیده و تمام کشتی هایش غرق شده است. از نظر قرآن هر دو نوع کنش و واکنش نادرست است؛ زیرا هر چیزی از خیر و شر بر اساس تقدیر الهی در طول سال یا عمر به او می رسد، چیزی نیست که انسان را به حزن یا فرح اندازد(حدید، آیات 22 و 23)، بلکه انسان می بایست در این موارد «صبر» پیشه کند و بر مصیبت های خوب و بد ابتلایی الهی صبر پیشه گیرد و در مقام صابرین بدون جزع و فزع و حزن و فرح، اقداماتی انجام دهد که به نظر شگفت انگیز است؛ زیرا بر اساس آموزه های الهی قرآن، انسان در هر حال می بایست «الحمدلله رب العالمین» بگوید و به این نکته توجه داشته باشد که همه ملک الهی هستند و خدا مالک است و در ملک خویش هر تصرفی کند، بر اساس حکمت و اهداف کمالی است.(بقره، آیات 155 تا 157) البته انسان برای آن که هماره خود را تحت مغفرت الهی قرار دهد و از ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 25 اسفند 1401 ساعت: 3:31

شاید مفیدترین و دسترس ترین چیز در عالم که مغفول همگان است، خورشید باشد. باید درباره خورشید گفت: خورشید را یک عمر کم تر دیده بودم از بس که او را در برابر دیده بودم. بسیاری مردم به داشته هایی خویش بی اعتنا هستند تا جایی که مرغ همسایه همیشه غاز است. از این روست که حسرت داشته های دیگران را دارند و از داشته های بسیار خویش غافل است؛ البته هماره «قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.» ما انسان ها تا وقتی چیزی را از دست نداده باشیم، قدر و ارزش آن را نمی دانیم و نمی شناسیم اما وقتی از دست بدهیم تازه متوجه ارزشمندی از دست داده ها شده و بر از دست داشتن آن اندوهگین می شویم و در رثای آن مرثیه سرایی می کنیم. شاید شما از کسانی باشید که عزیزی را دست داده باشید که امروز در حسرت آن اندوهگین؛ ولی پرسش این است که چرا نمی خواهیم به دور و برخویش نگاه کنیم و بر داشته های خویش ارج و ارزش گذاریم. بسیاری از مردم در روز قیامت وقتی با این واقعیت رو به رو می شوند که هر که هرچه دارد از دنیا با خودش آورده است، افسوس می خورند که چرا کوتاهی و تفریط کرده و وقت به بیهودگی گذرانده و چیزی برای آخرت نیاورده اند.(انعام، آیه 31) شگفت این که اهل علم و علمای ربانی در میان اهل و خویشان خویش غریب هستند و کسی قدر و منزلت آنان نداند و نشناسد؛ اما وقتی پرده کنار رفت، به این فکر می افتند که خدا آنان را برگرداند تا از آنان به عنوان رسولان الهی پیروی کنند.(ابراهیم، آیه 44) بسیاری از مردم در دام ظاهر امر می افتند و داوری و قضاوت خویش را براساس آن قرار می دهند؛ این افراد به ویژه همسران و فرزندان و خویشان می گویند: وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَیَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَ ايثارگري يا ايثارخواهي...ادامه مطلب
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 19 آبان 1401 ساعت: 2:53