ظاهر و باطن قرآن

ساخت وبلاگ

قرآن همانند دیگر صنایع و آفریده های الهی ظاهر و باطنی دارد. این باطن قرآن ملکوت آن است که هر کسی به آن راه ندارد مگر آن که خداوند آن ملکوت را به او ارایه دهد ، همان طوری که باید ملکوت آسمان و زمین را خداوند به کسی ارایه دهد و به رویت او برساند تا او آن ملکوت را ببیند.

البته از همه مردم خواسته شده تا در آیات آفاقی و انفسی الهی نظر کنند ؛ زیرا نرسد که بیش تر مردم به حقیقتی برسند که در آن مرتبه اهل رویت باشند و یا خداوند به آنان ارایه دهد؛ اما می توانند اهل نظر باشند؛ از همین روست که ماموریت به نظر هستند و خدا می فرماید: أفَلَم یَنظُرُوا إِلَی مَلَکُوتَ السَّمَواتِ وَ الارضِ. (اعراف، آیه 185؛ ق، آیه 6)

در قرآن نیز باید نظر کرد و افزون بر تدبر در آیات قرآنی به گونه ای نگریست تا ملکوت محل نظر قرار گیرد. نظر کردن به معنای نگاه کردن و نگریستن است. انسان باید به سمت و جهتی توجه کند و چشم را به سوی آن خیره کند تا نظر اتفاق بیافتد. البته این نظر ممکن است به رویت بیانجامد و انسانی چیزی را ببیند که می خواهد ببیند. در عربی گفته می شود: نَظَرتُ الَی الهِلَالِ و لَم أرَهُ؛ به هلال نگریستم، ولی آن را ندیدم.

پس باید نظر به حقیقت قرآن کرد و تلاش کرد تا آن ملکوت را دید؛ یعنی جهت نگاه انسان باید به سمت و سوی دیدن ملکوت قرآن باشد هر چند که آن را نبیند. این همان توجه به وجه الله است. تلاشی که شاید به عنایت الهی ممکن شود تا رویت و دیدنی نسبت به وجه الله رخ دهد.

خداوند درباره ظاهر و باطن قرآن در آیاتی سخن گفته است. خداوند در آیه 3 سوره زخرف درباره ظاهر قرآن که به زبان عربی مبین است می فرماید: إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ به راستی که ما آن حقیقت را قرآنی عربی قرار دادیم تا شما در آن تعقل کنید.

درباره باطن قرآن می فرماید: وَ إِنَّهُ فی‌ أُمِّ الْکِتابِ لَدَیْنا لَعَلِیٌّ حَکیمٌ؛ و به راستی که همان حقیقت در ام الکتاب در نزد ما است که آن مقام علی حکیم است.(زخرف، آیه 4)

پیامبر(ص) به عنوان مفسر حقیقت قرآن، همین ملکوت قرآن را از همان مقام تلقی و دریافت می کند و لقاء میان پیامبر(ص) و آن حقیقت در آن مقام رخ می دهد؛ چنان که خداوند در آیه 6 سوره نمل می فرماید: إِنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکیمٍ عَلیمٍ؛ به راستی که تو این قرآن عربی را از نزد حکیم علیم تلقی می کنی.

همان طوری که قرآن ظاهر و باطنی دارد، معصوم(ع) که عِدل قرآن و قرآن ناطق است؛ این گونه است؛ بنابراین سخنان آنان نیز به دو دسته حقایق ظاهری و باطنی تقسیم می شود؛ حقایق باطنی آن را جز پیامبران مرسل و فرشتگان مقرب الهی و مومنان خاص نمی توانند تحمل کنند: إِنَّ حَدِیثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ‌ لَا یُؤْمِنُ بِهِ إِلَّا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ أَوْ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَان‌؛ به راستی که سخنان ما سخت و سنگین است. به آن ایمان نمی آورد مگر پیامبری مرسل یا فرشته ای مقرب یا بنده ای که خداوند قلب او را برای ایمان آزموده و گرفتار محنت کرده است.(کتاب سلیم بن قیس، ج 1، ص 131؛ بحارالانوار، ج 25، ص 95؛ امالی شیخ صدوق، ص 52؛ بصائر ، صفار، ج 1، ص 25)


ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 105 تاريخ : سه شنبه 10 مرداد 1396 ساعت: 19:21