قيام قسطي

ساخت وبلاگ

بر اساس آموزه هاي وحياني قرآن، مشروعيت و مقبوليت نظام اسلامي، رفتار بر اساس فلسفه وجودي آن است؛ بنابراين هر گاه بر خلاف فلسفه وجودي، رفتاري داشته باشد از مشروعيت و مقبوليت سياسي و اسلامي مي افتد. خداوند در آيه 25 سوره حديد، ضمن تبيين فلسفه وجودي نظام سياسي و اجتماعي در اسلام، به اصل قيام قسطي اشاره مي کند. بر اساس اين آيه، رسالت همه پيامبران ايجاد نظامي بر پايه فلسفه اسلام در چارچوب قوانين و احکام مکتوب الهي است. رسالت پيامبران به يک اصل عمومي توجه مي دهد که همان اصل گرفتن سهميه و قسط هر کسي بي توجه به نژاد و رنگ و جنس و مذهب است؛ زيرا هر کسي سهمي از دنيا دارد که بايد از آن بهره مند شود. بنابراين، اگر در جايي سهمي پرداخت نشده بايد گفت ظالم و مستکبري سد راه آن شده است. در اين جاست که توده هاي مردم بايد قيام کنند و سهم خواهي و مطالبه گري داشته باشند.


از نظر آموزه هاي وحياني قرآن، عناويني چون اميرالمومنين، خليفه الله، خليفه المسلمين، خادم الحرمين الشريفين، دولت اسلامي و مانند آن ها، به معناي حقانيت نيست، بلکه حقانيت در عملکرد آنان نمودار مي شود؛ پس اگر کسي داراي اين عناوين باشد ولي عملکرد وي خلاف آن، بايد عليه آن قيام کرد؛ چنان که سنت و سيره امام حسين(ع) قيام عليه اين عناوين و صاحبان زر و زور و تزويري بود که با اين عناوين توده هاي مردم را فريب مي دادند.


از نظر قرآن، اصل قيام توده هاي در چارچوب واجب و فريضه اسلامي «امر به معروف و نهي از منکر» انجام مي گيرد. بنابراين، اگر هر کسي با  عناوين زيبايي و جذابي چون اميرالمومنين و خليفه الله بخواهد بر خلاف معروف انساني - اسلامي عمل کند و به منکر بپردازد، از مشروعيت و مقبوليت خارج مي شود و بر مردم است تا عليه او قيام کنند و او را از قدرت ساقط نمايند و از اريکه حکومت پايين کشند و به زباله دان تاريخ بفرستند.


از نظر قرآن، چنين افرادي از انسانيت خودشان مسخ شده اند و بايد به عنوان «کالانعام بل هم اضل» از قدرت و حاکميت کنار گذاشته شوند؛ زيرا آناني که مي خورند خوکان هستند و آناني که سکوت مي کنند و با سکوت خويش حمايت مي کنند، بوزينگان. پس جرم و گناه ساکتان و بي طرفان کم تر از خوکان نيست که از بيت المال مي چرند و در کثافت وجودي خودشان مي لولند.(اعراف، آيات 165 تا 167 و 179 ؛ مائده، آيه 60)


کساني که با انحصارطلبي و استيثار به جاي ايثار، بيت المال مسلمانان را در قالب «اختلاس» مي خورند خوکان و مردمي که سکوت يا دفاع مي کنند، بوزينگان و ميمون هايي هستند که خلاف آنان را تاييد مي کنند. هر دو به سبب گرايش جناحي و حزبي مسخ شده و به نسبت به اعمال خود فرحناک و سرمست و سرخوش هستند.(مومنون، آيه 53)


دولت اسلامي زماني مشروعيت و مقبوليت دارد که قسط و سهم مردم را از بيت المال بدهد، و دولت «مسکن ساز » باشد نه آن که با اجازه اختلاس در بيت المال در قالب معوقات، «دولت مسکين ساز» باشد و مردم را به فقر و فلاکت بکشاند و براي خود و دوستانش از بيت المال کيسه بدوزد. بر اساس فرمان امام خميني(ره) در وصيت نامه اش، مردم بايد عليه چنين رفتاري سکوت نکنند و اگر ديدند به سمت ديوان سالاري نظام آمريکايي و استکباري مي روند و حقوق مردم را از سهم ايشان نمي پردازند بايد مردم به واجب ديني و فريضه اسلامي امر به معروف و نهي از منکر قيام کنند و آنان را از اريکه قدرت و ثروت چپاول شده به زير کشند و چون امام حسين(ع) مشروعيت آنان را زير سوال برند؛ يعني همان طوري که امام حسين(ع) عليه عناويني چون خليفه المسلمين، اميرالمومنين يزيد و مانند آن ها قيام کرد و براساس عنوان فريبا و زيبا به داوري و قضاوت ننشست بلکه بر اساس عملکرد دولت مردان و حکومت به قضاوت نشست و آنان را فاقد مشروعيت سياسي اسلامي دانست؛ زيرا که اين عناوين بي مسما بوده و يزيد و يزيديان بيت المال را بيت الحال کرده و از اسلام چيزي جز پوست نمانده بود و آن عناوين مانع از قيام نمي شود و از همين رو قيام کرد و آن همه مصيبت را تحمل کرد تا اين پيام قرآن در طول و عرض تاريخ زنده بماند و کسي فريب ظاهر و عنوان را نخورد و براي امر به معروف و نهي از منکر قيام کند. به راستي اگر امام حسين(ع) اين کار را نمي کرد؛‌ چه کسي مي توانست عليه عناويني چون دولت اسلامي و نظام اسلامي و اميرمومنان و خليفه الله قيام کند و حق خواهي و سهم طلبي کند و بخواهد امت را به راه آورد و در مسير درست قرار دهد؟ بي گمان هيچ کسي چنين ظرفيتي را نداشت و براي چنين عملي بزرگ نمي توانست وارد صحنه سياستي شود که مردم را به جرم تکفير مي کشتند و به ارتداد به دار مجازات مي آويختند. اين حسين (ع) است که بستر تاريخي براي قيام عليه حتي عناويني چون خليفه الله فراهم آورده است.


بنابراين، اگر از دولت اسلامي جز اختلاس و دزدي، همکاري با مستکبران و ظالمان، اصلاحات منافقانه(بقره، آيات 7 تا 12) چيزي نمانده باشد، فريضه آن است که عليه آنان قيام کرد و اين قيام مي تواند در قالب و اشکالي چون انتخابات، و راي دادن و ندادن، پشت کردن به جايگاه سخنران در اجتماعات رسمي، مبارزه منفي، مبارزه در فضاي مجازي يا اشکال ديگر که بيانگر اعتراض و مخالفت است. بر اساس آيه 25 سوره حديد حتي مي تواند قيام توده اي براي مطالبه گري از قسط و سهم خويش از قدرت و ثروت  صورت گيرد؛ زيرا نبايد فريب فتنه اي خورد که در آن باطل لباس حق پوشيده باشد و با عناوين زيبايي چون صلح خواهي و حقوق بشر و روحانيت و اسلام و خدا مردم فريبي مي کند.

ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 76 تاريخ : چهارشنبه 26 آبان 1395 ساعت: 12:34