انسان قرآني

ساخت وبلاگ
انسان قرآنی خلیل منصوری

از نظر قرآن، انسان زمانی انسان است که قرآنی باشد و کسی که قرآنی نیست و از آموزه ها و تعلیمات خدای الرحمن طرفی نسبته و بهره ای نبرده است، اصلا انسان نیست، بلکه ظاهرش انسان و باطن و ملکوت وی حیوان یا پست تر از آن یعنی نبات و جماد است؛ زیرا خدا می فرماید: اَلرَّحْمنُ  عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ عَلَّمَهُ الْبَیَانَ؛ خدای رحمان قرآن را تعلیم داد. انسان را آفرید. به انسان بیان را تعلیم داد.(الرحمن، آیات 1 تا 4)

در این آیات بیان شده که خدای رحمن قرآن را تعلیم داد و آن کسی که تعلیم گرفته همان انسانی است که خلق کرده و آفریده است. تعلیم بیان در همان سطح تعلیم قرآن است، با این تفاوت که از نظر مرتبه ای و ارزشی آن چه مهم است اول همان قرآن سپس انسان و سپس بیان است؛ هر چند که در مرتبه مصداقی در یک سطح است، ولی از نظر تحلیلی و جنبه نظری قرآن مقدم است. بر این اساس، کسی که از آموزه های وحیانی قرآن بهره مند است انسان است و هم چنین توانایی بیان و جدا سازی حق و باطل را می یابد و می تواند ناطق به اصواتی باشد که کلمات مجزا و جدایی است و قابلیت ادراکی و فهم را دارا است. به سخن دیگر، اگر بیان نام دیگری برای قرآن نباشد، ناطق بودن انسان مرتبه ای از مراتب قرآن است و انسانی واقعا اهل بیان است که اهل قرآن باشد در غیر این صورت از قدرت بیان نیز برخوردار نیست؛ زیرا این اصواتی که ادا می کند به گونه ای است که جدا شده و قابل فهم و درک است و گنگ و نامفهوم نیست. این مرتبه تنها یک مرتبه از حقیقت بیان است و مرتبه اصلی همان قرآن است که بیان حقیقی است و حقایق را تبیین کرده و از باطل جدا نموده است.

پس از نظر قرآن، حقیقت انسان، باید با قرآن و بیان عجین شده باشد تا انسانیت معنا یابد، و گرنه ظاهری انسانی و باطنی حیوانی یا پست تر از آن دارد. از این رو در باره این افراد می فرماید: إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ؛ آنان جز همانند چارپایان بلکه پست از آنان نیستند.(فرقان، آیه 44)

خدا در این آیه نمی خواهد این افراد را تحقیر یا تمسخر کند ، بلکه باطن و ملکوت آنان را بیان می کند. پس اگر انسانی بالفعل و در عمل با تعلیمات قرآنی آشنا و بدان عمل کرد، در این حالت انسان است و گرنه حیوانی بیش نیست. از همین روست که قرآن بر انسان مقدم می شود تا ارزش و اعتبار بیش تر آن را بیان کند و معلوم دارد که انسانیت انسان به قرآنی شدن است. پس انسان موجود قرآنی است که او را متاله و خدایی می کند و از ظلمت به نور می آورد.(احزاب، آیه 56)

انسان بدون قرآن، از بسیار از علوم و معارف بی بهره است و این قرآن است که علوم ناشناخته ای را در اختیار انسان می گذارد که بدون آن دست یافتنی نیست؛ زیرا بدون وحی نمی توان به علومی دست یافت که خارج از حواس و عقول انسانی است. علوم وحیانی است که انسان را انسان می کند و از مرتبه حس و عقل فراتر می برد. در حقیقت این وحی قرآنی است که دسترسی را به غیب برای انسان شدنی می سازد: وَ یُعَلِّمُکُمْ مَا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ؛ و خدا شما را چیزی هایی تعلیم داد که نمی دانستید.(بقره، آیه 151) این ندانستنی ها هماره این گونه بود؛ زیرا راه دسترسی به این علوم جز به وحی نیست.


96/9/7::: 4:1 ع

نظر()
حجیت ظاهر و باطن قرآن       زایر اربعین
ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 134 تاريخ : جمعه 17 آذر 1396 ساعت: 0:15