چرايي تلقين ميت

ساخت وبلاگ
چرایی تلقین میت خلیل منصوری

در هنگام تولد بر گوش راست کودک اذان و بر گوش چپ اقامه گفته می شود که بیان معارف و حقایق هستی به کودک است؛ این اعمال نوعی ذکر و از باب تذکر است؛ زیرا این حقایق را پیش از این در عالم ذر دانسته و با آن معارف آشنا و بلکه بر اساس آیه 172 سوره اعراف بدان ایمان داشته و مهر امضا زده است.

در هنگام مرگ و پس از آن نیز به محتضر و مرده مسلمان تلقین گفته می شود؛ این تلقین هر چند که در ظاهر با تکان دادن و «اسمع و افهم؛ بشنو و بفهم!» گفتن به جسدی است که روانی در آن نیست؛ زیرا خداوند هنگام مرگ، نفس و روان را به طور کامل می گیرد.(زمر، آیه 42) اما از آن جایی که نفس در هر نشاه ای از نشئات هستی دارای جسم مناسب با آن نشاه است، با جسم برزخی در عالم برزخ است(مومنون، آیه 100)؛ ولی هنوز نوعی علاقه به جسم زمینی خاکی دارد که اینک جسدی بدون نفس است؛ و نیز از آن جایی که نوعی اشراف از نشئات بالاتر از جمله نشاه برزخ نسبت به نشئات پایین تر از جمله دنیا است، به طور طبیعی روان در عالم برزخ ناظر و شاهد اعمال دنیوی و رفتار تشییع کنندگان به جسد خود است.

انتقال از نشاه ای به نشاه ای دیگر از جمله دنیا به برزخ هماره نوعی مستی را به همراه دارد(حج، آیه 2)، به طور طبیعی نفس در عالم برزخ پس از کشف غطاء و کنار رفتن پرده ها با حقایقی رو به رو می شود که موجب وحشت اوست. این نفس با این که حقایق را می بیند، ولی دچار نوعی سرگردانی نسبت به موقعیت کنونی خود است. البته حالت برای توده های مردم است؛ اما کسانی که در مرتبه علم الیقین یا عین الیقین یا حق الیقین قرار دارند، چنین حالتی را ندارند. از این روست که با تلقین به این افراد که حقایق هستی در نفس ایشان ملکه یا مقوم ذات نشده تلاش می شود تا با آن حقایق ارتباط برقرار کنند.

البته واجب است تا به همه مسلمانان تلقین گفته شود؛ زیرا تلقین کننده نمی داند که نفس این مسلمان در چه مرتبه ای از حال ، ملکه یا مقام است؛ زیرا کسی که ملکه و مقام داشته باشد نیازی به این تلقین ندارد و خود واقف و آگاه تر از تلقین کنندگان است.

اما این که چرا بر معصومان(ع) تلقین گفته می شود، بیش تر جنبه تعلیمی دارد. هم چنین این تلقین  برای جلوگیری از انحراف در دین افراد امت است؛ زیرا ممکن است برخی به اعتبار این که فلان شخص مجتهد و آیت الله است، برایش تلقین گفته نشود؛ در حالی که وضعیت ایمانی او در درجه اسلام است نه ایمان و او نیازمند تلقین باشد.

همین مشکل در میان صوفیه رایج شده است؛ زیرا اینان بر این باورند که اگر کسی به مقام یقین رسید دیگر شریعت از جمله نماز بر او واجب نیست؛ در حالی که باید به این افراد گفت پیامبر(ص) و معصومان(ع) در اوجی برتر از هر یقینی تا آخر عمر نماز خواندند و به شریعت عمل کردند. پس نباید به ادعا یا داعی و انگیزه وصول به یقین دست از شریعت برداشت. هم چنین نمی بایست به ادعای مقام یقین دست از تلقین میت مسلمان برداشت؛ بلکه باید برای همه این تلقین را به جا آورد.


96/7/27::: 1:52 ع

اولین دیدگاه را شما بگذارید
نفس انسانی نیک یا بد       علم شهودی معصوم
ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 119 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 12:46