نوري در ميان مردم

ساخت وبلاگ

امروز شرایط پس از انقلاب اسلامی به گونه ای شد تا عالمان دین از مردم جدا شوند و به سبب مشاغلی که دارند کم تر در میان مردم کوچه و بازار هم چون گذشته وقت بگذارند و با آنان رفت و آمد داشته باشند. پیش از انقلاب اسلامی به سبب فقدان مشاغل دولتی و رسمی، عالمان جز درس خواندن و درس دادن و تحقیق و نگارش کاری نداشتند و بیش تر وقت خود را با توده های مردم می گذراندند؛ اما امروز بسیاری از آنان دارای مشاغل مهم هستند و همین آنان را مشغول کرده و از مردم تا اندازه ای غافل. این گونه است که کم تر عالمی را می بینید که در کوچه و محله پرسه بزند و در مغازه و دکانی بنشیند و یا وقتش را در تکایا و مساجد به یک معنا تلف کند.

شاید داستان ایشان همانند داستان عبدالملک بن مروان، پنجمین خلیفه اموی باشد. وی بعد از اینکه پدرش از دنیا رفت، در سال 65 قمری در سن 40 سالگی خلیفه امویان در دمشق شد. قبل از اینکه خلیفه شود، پیوسته در مسجد بود و قرآن می خواند و خودش را با زهد و عبادت در نظر مردم موجه جلوه می داد بطوریکه او را "حمامة المسجد" یعنی کبوتر مسجد می گفتند ولی به محض رسیدن به خلافت، با همه ارزش های اسلامی و اخلاقی، خداحافظی کرد و چون قرآن تلاوت کرد، آن را برهم نهاد و گفت:«هذا فراق بینی و بینک و هذا آخر العهد بک؛ این آغاز جدایی میان من و توست و این آخرین دیدار با توست».

در حالی که عالمان عامل اسلامی باید هماره با نور ایمان و قرآنی باشند که در قلوب ایشان خدا افروخته و روشن داشته است. اینان باید با این نور ایمانی و قرآنی در میان مردم باشند و با ایشان نشست و برخاسته داشته و هادیان مردم به سوی نور و روشنایی باشند و با عمل خویش مردم را انذار دهند و از خشم و غضب الهی بترسانند؛ پس اگر عالمی این چنین از نور تقوای الهی بهره ای نبرده است، نمی تواند نوری را به مردم برساند، از این روست که از مردم فاصله گرفته است؛ وگرنه در میان مردم می ماند و شغل او را غافل نمی کرد؛ چرا که انسان یا ذاکر است یا حاضر است یا غافل. ذاکر و حاضر دارای نوری الهی است که او را در میان مردم می برد و مردم از نورانیت او بهره می برند : جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی‌ بِهِ فِی النَّاسِ؛ برای او نوری قرار دادیم که بدان نور در میان مردم می رود.(انعام، آیه 122) چنین عالمی است که دست کم مردم با نگاه به چهره اش ذاکر خدا می شوند:مَنْ تُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ رُؤْیَتُه؛ با کسانی نشست و برخاست داشته باشید که رویت او شما را به یاد خدا اندازد.

از نظر قرآن، عالم دین باید از دنیا فاصله بگیرد و محبت دنیا در دلش نباشد، اما هرگز از خلق خدا فاصله نگیرد، بلکه حتی اگر اعراض می کند و به هیچ وجه تحت تاثیر سخنان باطل برخی قرار نمی گیرد، اما باز در میان آنان مانند نوری در حرکت است و آنان را انذار می دهد.(قمر، آیات 6 تا 8) پس نباید مانند حضرت یونس(ع) باشد و نباید او را سرمشق قرار دهد: وَ لاَ تَکُن کَصَاحِبِ الْحُوتِ.(قلم، آیه 48) زیرا وی از مردم اعراض فیزیکی کرد؛ در حالی که باید تنها از عقاید آنان تبری جوید و به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عمل کرده و در میان آنان چون نوری رفت و آمد داشته باشد تا شاید کسانی به این نور هدایت یابند.


ايثارگري يا ايثارخواهي...
ما را در سایت ايثارگري يا ايثارخواهي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bsamamosf بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1396 ساعت: 18:48